مطالعات اجمالی آسیبشناسی ساختار کلان حاکمیتی فرهنگ و هنر در کشور بهمنظور شناسایی موضوعات و چالشهای عمده در این حوزه و ارائه برخی پیشنهادهای کلی میپردازد.
در کشور ما با وجود دغدغههای فرهنگی فراوان، همواره سیاستگذاری فرهنگی با چالشهای نظری و روشی جدی مواجه بوده است. در این حوزه، تصمیمها و رفتارها بعضاً بر مبنای سلیقه یا بر مبنای روشهای موجود در سایر حوزههای مدیریتی شکل گرفته است. در هر دو حالت مذکور، این شیوه سیاستگذاری پیامدهای ناگواری برای فرهنگ و هنر کشور در پی خواهد داشت. یکی از جلوههای بارز این چالش، توسعه نابسامان و ناهماهنگ ساختار و نهادها، در بخش فرهنگ و هنر است. در این عرصه علاوه بر نهادهای دولتی/حاکمیتی، نهادهای عمومی، خصوصی و حتی ارگانهای نظامی و انتظامی متعددی، به فعالیت فرهنگی - هنری، آن هم خارج از یک انسجام و یکپارچگی منطقی و تقسیمکار ملی میپردازند. وضعیت موجود به تداخل، توازی و همپوشانی فعالیتها فرهنگی - هنری بین نهادهای مختلف (و حتی در درون هرکدام از این نهادها) و در نهایت به اتلاف منابع محدود ملی در این حوزه منجر شده است. مطالعات اجمالی آسیبشناسی ساختار کلان حاکمیتی فرهنگ و هنر در کشور بهمنظور شناسایی موضوعات و چالشهای عمده در این حوزه و ارائه برخی پیشنهادهای کلی میپردازد. این مطالعه مبتنی بر رویکرد سیستمی انجام شده است.